English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 213 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
conductor current U جریان هادی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
led U دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند
light U دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
lighted U دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
lightest U دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
transistor U وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند.
transistors U وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند.
conductor U هادی جریان برق رشته سیم
conductors U هادی جریان برق رشته سیم
circuit line U هادی جریان
current carring wire U سیم هادی جریان
diode U دیور نیمه هادی که در صورت اعمال جریان نور منتشرمیکند
phototransistor U نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود
Other Matches
insulate U مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
insulating U مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
insulates U مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
superconductors U خیلی هادی بیش از حد لزوم هادی ابرهادی
superconductor U خیلی هادی بیش از حد لزوم هادی ابرهادی
superconductive U خیلی هادی بیش از حد لزوم هادی
pmos U ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود
cmos U روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary
conductor rail U ریل هادی شمش هادی
shield U هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
shields U هسته ساخته شده از هسته هادی با یک پوشش عایق و سپس یک لایه هادی برای اینکه سیگنال ارسالی از واسط ها درامان نگهدارد
marking current U جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
leakage current U جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
photoconductive U هادی حساس نسبت به نور هادی نور
subscriber's line U اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
flow U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver U گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flows U سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull U وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit U جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
inverting U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
currents U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverts U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
current U جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
invert U جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
amp U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps U واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne U ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor U مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor U گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
constant current U جریان مستقیم جریان ثابت باطری
counter current U جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
induction current U جریان القاء شده جریان تحریک
runoff coefficient U ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number U این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
parasitic current U جریان نشتی جریان خارجی
current flow U سیلان جریان فلوی جریان
three phase current U جریان سه فاز جریان دوار
current compensation U کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
gresham's law U پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart U انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
idle current meter U دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
circuitry U شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
leading line U خط هادی
guide U هادی
guides U هادی
leads U هادی
lead U هادی
director U هادی
directors U هادی
cable U هادی
cabled U هادی
conductors U هادی
ductile U هادی
electric conductor U هادی
conductor U هادی
steerer U هادی
directorial U هادی
guided U هادی
vortex ring state U حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
dredging ladder U هادی سطل
directing staff U ستاد هادی
director sight U دوربین هادی
leads U کابل هادی
directress U هادی خط راهنما
lead U کابل هادی
lizard U بند هادی
directrix U هادی خط راهنما
electric conductor U هادی برق
electric conductor U هادی الکتریسیته
lizards U بند هادی
lead U سبقت هادی
superconductor U فوق هادی
bus bar U ریل هادی
conductive silver U نقره هادی
conductor resistance U مقاومت هادی
conductor rail U شینه هادی
conductor U سیم هادی
leads U سبقت هادی
superconductors U فوق هادی
conductors U هادی رسانا
duct U لوله هادی
conductors U سیم هادی
conductor U هادی رسانا
lead U غلاف هادی
leads U غلاف هادی
conducting staff U ستاد هادی
noninductive U غیر هادی
heat conductor U هادی حرارت
superconducter U مافوق هادی
internal conductor U سیم هادی
single conductor U هادی تک رشتهای
semicinductor U نیمه هادی
semi conductor U نیمه هادی
solid state U نیمه هادی
water mains U لوله هادی اب
water main U لوله هادی اب
light guide U هادی نور
light pipe U هادی نور
light quide U هادی نور
single core U هادی تک رشتهای
guide vane U تیغه هادی
guide flag U پرچم هادی
guide bank U دیوار هادی سد
vascular tissue U بافت هادی
twin conductor U هادی دوبل
wireway U سیم هادی
valve guide U هادی سوپاپ
ideal conductor U هادی ایده ال
polestar U هادی مورد توجه
wire U هادی فلزی نازک
port U شیار هادی دهانه
nonconductor U جسم غیر هادی
lead in U مدار هادی اشتعال
semiconductor memory U حافظه نیمه هادی
nozzle guide vane U تیغههای هادی یا راهنما
semiconductor device U دستگاه نیمه هادی
n type semiconductor U نیمه هادی نوع N
ohmage U مقاومت هادی برق
solid state cartridge U کارتریج نیمه هادی
wires U هادی فلزی نازک
superconducting computers U کامپیوترهای مافوق هادی
p type semiconductor U نیمه هادی نوع "پی "
insulated conductor U هادی عایق شده
semiconductor storage U حافظه نیمه هادی
gallium arsenide U قطعه نیمه هادی
conductor U وسیله هادی اجرا کننده
wave guide U هادی برای تابشهای الکترومگنتیک
guides post U نفر هادی مستقر شوید
metallic oxide semiconductor U نیمه هادی اکسید فلزی
integrate semiconductor circuit U مدار نیمه هادی مجتمع
photoconductor U هادی حساس نسبت به نور
conductors U وسیله هادی اجرا کننده
solid-state U مربوط به وسایل نیمه هادی
quadrattrix U راهنمای تربیع منحنی هادی
fet U وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
double U تخته مداریکه هر دو سوی آن هادی باشد
electric U حرکت شدید بار الکتریکی در یک هادی
doubled U تخته مداریکه هر دو سوی آن هادی باشد
nonsparking U ضد تولید جرقه غیر هادی الکتریسیته
current U حرکت قط عات بار دار در یک هادی
currents U حرکت قط عات بار دار در یک هادی
diathermanous U هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
variable camber U سطوح هادی گاز به داخل توربین
diathermic U هادی اشعه حرارتی ماوراء قرمز
low gap semiconductor U نیمه هادی با فاصله انرژی کوچک
complementary metal oxide semiconductor U نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی
doubled up U تخته مداریکه هر دو سوی آن هادی باشد
leaders U هادی راهنما فرمانده گروه یا یکان کوچک
transistors U ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
transistor U ترانزیستور سه لایهای از انواع مختلف نیمه هادی
cladding U ماده محافظت کننده اطراف یک هسته هادی
randomly U حرکت نامنظم الکترونها در داخل یک نیمه هادی
conductor U مادهای مثل فلز که هادی الکتریسیته است
coupler U وسیله مکانیکی برای اتصال دو یا چند هادی
wafers U تکه کاملی از ماده نیمه هادی تک بلوری
wafer U تکه کاملی از ماده نیمه هادی تک بلوری
leader U هادی راهنما فرمانده گروه یا یکان کوچک
random U حرکت نامنظم الکترونها در داخل یک نیمه هادی
bathyconductograph U وسیله اندازه گیری میزان هادی بودن اب
conductors U مادهای مثل فلز که هادی الکتریسیته است
alternator U ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
alternators U ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. transformer U ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
d.c. machine U ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
electromagnetism U پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
photoresist U فرایند بکار برده شده در تولیددستگاههای نیمه هادی
jumpers U سیم هادی برای ایجاد انشعاب فرعی موقتی
jumper U سیم هادی برای ایجاد انشعاب فرعی موقتی
jumbo chip U مدار مجتمع که از مهر نیمه هادی استفاده میکند
silicon U محل پایه تولید کنندگان قط عات نیمه هادی آمریکا در california
silicon U عنصری با خصوصیات نیمه هادی , به صورت کریستال برای تولید کنندگان IC
multilayer U تخته مدار چاپ شده که چندین لایه یا شیارهای هادی متصل دارد
mark U نوشتن حروف با جوهر مغناطیسی یا هادی که بعدا توسط ماشین قابل خواندن باشند
marks U نوشتن حروف با جوهر مغناطیسی یا هادی که بعدا توسط ماشین قابل خواندن باشند
fet U Transistor Effect Field نیمه هادی که به عنوان یک عنصر حافظه بکار برده میشود
dtl U Logic Transistor Diod منطق میکروالکترونیکی که براتصالات میان دیودهای نیمه هادی و ترانزیستور استواراست
field emission U پخش شدن الکترونها از یک فلز یا نیمه هادی به درون یک خلاء تحت تاثیر میدان الکتریکی
heavy current engineering U مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
isotach U خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
oxide U روش تولید و طراحی خانواده مدارهای مجتمع با استفاده از هادیهای آهن و اکسید روی نیمه هادی
oxides U روش تولید و طراحی خانواده مدارهای مجتمع با استفاده از هادیهای آهن و اکسید روی نیمه هادی
masks U طرح مدار مجتمع که برای معرفی الگویی که باید روی قطعه نیمه هادی قرار بگیرد به کار می رود
integrated circuit U مداری که همه قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک نیمه هادی کوچک قرار دارند به وسیله روشهای حکاکی و شیمیایی
mask U طرح مدار مجتمع که برای معرفی الگویی که باید روی قطعه نیمه هادی قرار بگیرد به کار می رود
microchip U مداری ه تمام قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک قطعه نیمه هادی قرار دارند با روشهای حکاکی و فرآیندهای شیمیایی
microchips U مداری ه تمام قط عات فعال و غیرفعال آن روی یک قطعه نیمه هادی قرار دارند با روشهای حکاکی و فرآیندهای شیمیایی
pnp transistor U emiher آن از نوع نیمه هادی P هستند و base آنها نوع n است
solid-state U وسیله الکترونیکی که با اثرات سیگنالهای الکترونیکی یا مغناطیسی در ماده نیمه هادی کار میکند
braid shield U روکشی از الیاف بافته شده ولاستیک روی یک یا چند هادی عایق شده از یکدیگر
varistor U مقاومت نیمه هادی با دوالکترود که مقاومت ان به نسبت عکس ولتاژ در هرجهت تغییر میکند
p channel mos U تکنولوژی نیمه هادی اکسیدفلزی نسبتا" قدیمی برای دستگاههایی که با تکنولوژی LSI ساخته شده اند
counter recoil cylinder U استوانه هادی پیستون مواج استوانه عاید
plane director U نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
metal oxide semiconductor U روش تولید و طراحی برای خانوادههای خاصی از مدارهای مجتمع با استفاده از الگویی از هادیهای آهنی و اکسیر که روی نیمه هادی قرار دارند
mos U روش تولید و طراحی برای مدارهای مجتمع خاص با استفاده از هادیهای آهنی و اکسی روی نیمه هادی . و نیز مراجعه شود به MOSFET
boarded U وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی سطح آن چاپ یا حک شده است و پس از نصب اجزای آن مدار کامل میشود
board U وسیله نصب مسط ح که شیارهای هادی سطح آن چاپ یا حک شده است و پس از نصب اجزای آن مدار کامل میشود
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com